Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-05@23:25:38 GMT

سهم 4 درصدی ایران از حق آبه هیرمند

تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۳۵۷۳

به گزارش جام جم آنلاین، روز 28 اردیبهشت برای اولین بار بالاترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی ایران درباره حق آبه هیرمند هشدار داد. سید ابراهیم رئیسی در سفری كه به چابهار داشت تاكید كرد: به حاكمان افغانستان اخطار می‌كنم، حق‌آبه مردم سیستان و بلوچستان را به فوریت بدهند. وی بیان كرد: حرف من را جدی بگیرید تا بعداً گلایه نكنید، دولت مصمم است حق مردم كشور را هرجا باشد بگیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سال‌ها است كه موضوع بهره برداری از حق آبه هیرمند مورد تاكید ایران قرار دارد اما هر حاكمیتی كه تاكنون در افغانستان روی كار آمده نسبت به این موضوع بی‌توجه است و بدون در نظر گرفتن حق و حقوق ایران بویژه مردم سیستان و بلوچستان آنقدر طرف افغانستانی تعلل می‌كند تا موضوع و مساله مشمول مرور زمان شود. در همین ارتباط طالبان در پاسخ به هشدار رئیسی مدعی شد كه اكنون در بند كمال خان هیچ آبی وجود ندارد. امارت اسلامی همچنین با فرافكنی و با این ادعا كه مقامات ایرانی ابتدا باید معلومات خود را در مورد آب هلمند تكمیل نمایند، از ایران خواسته درخواستش را با الفاظ به زعم آنها مناسب مطرح كند.

با توجه به چنین اظهاراتی از قرائن بر می‌آید كه همچنان همسایه شرقی ما قصد دارد با تعلل در اجرای تكالیف خود براساس تعهدات طرفینی نسبت به حق و حقوق ایران بی‌توجهی نشان دهد.

در پیوند با این موضوع، علی اصغر محرابیان در گفت و گو با ایرنا با اشاره به متن معاهده هیرمند تاكید كرد: بر اساس معاهده بین ایران و افغانستان در خصوص رودخانه هیرمند، كشور افغانستان متعهد به پرداخت به هنگام حقابه ایران است و آنها مكلف هستند در تحقق این امر، هرگونه مانع سیاسی و فنی ایجاد شده را رفع كرده و حقابه مردم را در مرز دو كشور به ایران تحویل دهند.

واكنش دیگر از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی صورت گرفت. دستگاه دیپلماسی وزارت امور خارجه بیانیه صادره از سوی هیات حاكمه افغانستان درباره حقابه هیرمند را متناقض و نادرست دانست و با رد آن اعلام كرد:‌ معاهده بین ایران و افغانستان راجع به آب رود هیرمند بطور صریح و بدون هیچ ابهامی، حقابه طرف ایرانی از رودخانه هیرمند را تعیین كرده است.

نیم قرن ماجرای هیرمند

از زمانی كه افغانستان در سال 1289 قمری (1872م) مستقل شد «مساله هیرمند» و بهره برداری از آب آن، تاكنون به عنوان یكی از موضوعات محوری در روابط میان دو كشور بوده است. رودخانه هیرمند كه یكی از مهم‌ترین رودخانه‌ها و منابع آبی شرق و جنوب شرق كشور محسوب می‌شود، با حوزه آبریزی به وسعت 350 هزار كیلومترمربع، بزرگ‌ترین رود فلات ایران و كشور افغانستان است. این رود با طول نزدیك به 1100 كیلومتر، طولانی‌ترین رود جنوب آسیا در میان سند و دجله و فرات است. هیرمند از كوه‌های شمال غرب كابل سرچشمه می‌گیرد و بعد از طی مسافتی و گذار از ریگستان و دشت مارگو وارد ایران می‌شود. این رودخانه در ایران دو شاخه دارد، یكی رود پریان و دیگری رود سیستان. رود سیستان یكی از منابع اصلی دریاچه هامون است.

در نیم قرن گذشته همواره نحوه بهره‌برداری از آب رودخانه هیرمند از موضوعات چالش برانگیز میان ایران و افغانستان بوده و با وجود انعقاد قراردادهایی از جمله قرارداد هیرمند، به خاطر سد سازی‌های افغانستان، همسایه شرقی ایران بیشترین بهره را از آب این رودخانه برده است اما سهم ایران سال به سال كاهش پیدا می‌كند.

در دوره رضا شاه مذاكرات بر سر هیرمند و آب آن از 1310 شمسی به مدت 7 سال ادامه یافت. قرارداد 1317 ماحصل تلاش‌های دو طرف بود. با این همه، روند حوادث به گونه‌ای پیش رفت كه در عمل، نتیجه‌ای دیگر رقم خورد.

فتنه انگلیسی ها

مساله اصلی حكمیت مك ماهون انگلیسی بود كه براساس نظر وی بستر رود هیرمند تغییر پیدا كرد. در جریان این حكمیت، «میزان سهم آب ایران از رود هیرمند به یك‌سوم تقلیل یافت و مرز دو كشور را از كوه ملك‌سیاه تا سیاه‌كوه به طول 282 كیلومترمربع تحدید حدود شد». بنابراین، «از 18146 كیلومترمربع مساحت كل سیستان، 7374 كیلومترمربع از آن ایران و 10772 كیلومترمربع جزو خاك افغانستان شد.»

دعوای مرزی ایران و افغانستان، در آغاز بر سر مرز بودن شاخه‌ای از رود هیرمند به طول 16 كیلومتر بود، لكن از شروع خشكسالی و كم‌آبی ابعاد تازه‌ای پیدا كرد. همزمان با گسترش روابط ایران و تركیه، پای ترك‌ها نیز به اختلاف مرزی ایران و افغانستان باز شد و با نظر رضا شاه و تصمیم آتاتورك، فخرالدین آلتای برای حكمیت ماموریت یافت. با رای ترك‌ها، «160 فرسخ از خاك ایران به افغانستان منظم شد و پهلوی اول هم برای جلب اعتماد افغان‌ها به حضور در پیمان سعدآباد، رای حَكم را می‌پذیرد. منطقه چكاب، منطقه دیگری بود كه برای اعتمادسازی به افغان‌ها داده شد و البته رضا شاه در توجیه این وگذاری خطاب به به شوكت‌الملك حاكم چكاب، عنوان كرد: «ارزش چكاب چه از لحاظ سوق‌الجیشی و چه از نظر وجود مراتع برای دام‌ها بدان پایه نیست كه همسایه خود ناراضی باشد و روابط دو دولت ایجاد سوءتفاهم كند.» با این اظهارنظر به همین راحتی تمامیت ارضی ایران نادیده گرفته می‌شود.

براساس گزارش حسین مكی در تاریخ بیست ساله، در جریان توافق سعدآباد مذاكراتی محرمانه میان رضا شاه و صدراعظم افغانستان صورت گرفت و یكی از موضوعات مورد بحث فیصله دادن به آب هیرمند بود. در همین راستا، ابتدا در 1315 قرارداد موقتی میان دو كشور امضا شد و در ششم بهمن 1317، قرارداد آب به همراه اعلامیه منضم به آن در كابل به امضا رسید. اعلامیه افغان‌ها را به لحاظ حقوقی متعهد می‌كرد كه از آب هیرمند در بالای بند كمال‌خان استفاده بیش از مجاز نكند تا به سهمیه آب سیستان آسیبی وارد نشود. تعهدی كه در نتیجه بی‌توجهی و سهل انگاری رضا شاه هیچگاه از سوی افغانستان به آن اعتنایی نشد.

موضوع لاینحل نحوه استفاده از حق آبه هیرمند در جریان حكومت پهلوی كلاف سر درگمی بود كه با روی كار آمدن پهلوی دوم همچنان ادامه پیدا كرد.

انعقاد قرارداد هیرمند ازسوی امیر عباس هویدا نخست وزیر ایران و محمد موسی شفیق صدراعظم افغانستان در 23 اسفند 1352 اتفاق مهمی بود اما با انفعال محمدرضا شاه و تمركز او روی دیگر مسائل مربوط به حوزه خلیج فارس و تجهیز ارتش و همسویی با غرب در مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی حقوق و حقوق مردم ایران نادیده گرفته شد.

همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، افغانستان به اشغال ارتش شوروی درآمد و تا سال‌ها مردم این كشور در تكاپوی بیرون راندن اشغالگران بودند. روند و آیند حكومت‌ها هم تاثیر در ثبات داخلی این كشور نداشت تا این‌كه دوره اول حاكمیت طالبان در این منطقه شكل می‌گیرد. موضوع بی‌توجهی به حق آبه هیرمند در دوره اول تسلط طالبان بیش از گذشته تشدید شد. آنها برای احداث سد در منطقه كمال خان بر روی رود هیرمند به شركت‌های خارجی فراخوان دادند. همچنین طالبان مسیر رودخانه هیرمند را بر روی ایران بست و 140 هزار هكتار از زمین‌های استان سیستان و بلوچستان بواسطه این اقدام با مشكلات جدی برای آبیاری روبرو شد. وزارت خارجه ایران گرچه نسبت به این كار به صورت رسمی اعتراض كرد اما طبعا به دلیل روابط خصمانه میان جمهوری اسلامی و طالبان این اعتراض به جایی نرسید. این روند گرچه با روی كار آمدن دولت انتقالی و همچنین دوران فعالیت كابینه حامد كرزی امید می‌رفت كه وضعیت دیگری پیدا كند اما مسائل و حوادث سیاسی و همچنین كاهش نزولات جوی در هندوكش ماجرای حق استفاده ایران از حقابه خود از رودخانه هیرمند را از سوی دولت افغانستان به محاق فراموشی برد.

هیرمند بهانه‌ای برای چانه زنی سیاسی

از اظهارات مقامات افغانستانی چنین برمی‌آید كه استفاده از آب هیرمند به مثابه یك ابزار برای چانه زنی‌های سیاسی است. نمونه بارز آن، صحبت‌های اشرف غنی زی رئیس جمهوری افغانستان در سال 1394 در سفارت افغانستان بود. او با اشاره به «حوزه آبی هریرود»، گفت: اگر دولت ایران برای حل معضل مهاجران اقدام نكند، كابل هم نیازی نمی‌بیند تا به خواست‌های ایران در رابطه با «حقابه» ایران ترتیب اثر دهد.

این قرارداد در ادوار مختلف از روند و آیند كابینه‌های مختلف در ایران هم مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در نهایت همان قراردادی در دهه 50 میان هویدا نخست وزیر دوره پهلوی منعقد شد مورد توجه قرار گرفت و كار جدی در این زمینه صورت نگرفت. برابر با اسناد و مدارك دولت‌هایی هم كه تاكنون در افغانستان روی كار آمدند سیاست بی‌اعتنایی به حق و حقوق ایران را دنبال كردند چرا كه برغم همسایه شرقی استفاده از رودخانه هیرمند حق مطلق آنها است و هیچ تعهدی را افغانستان برای ایران در این حوزه قائل نیست. این در حالی است كه مقرارت و قراردادهای بین‌المللی كه صراحت دارد رودهایی كه در بین دو یا سه كشور جریان داشته باشد این كشورها حق بلا منازع و بلا انكار برای استفاده از این رودخانه‌ها را دارند.

فرجام چنین اقدامی از سوی افغانستان كه تاكنون صورت گرفته این شد كه دریاچه هامون از بین رفت و نتایج فاجعه باری را متوجه شمال استان سیستان و بلوچستان و بویژه شهر زابل كرده و باعث خشكسالی زمین‌های این مناطق و مهاجرت بخشی از مردم سیستان به گلستان و خراسان شد.

با روی كار آمدن كابینه سیزدهم و اعلام سیاست‌های ایران در عرصه دیپلماسی و همچنین ریل‌گذاری سیاست خارجی براساس همكاری و تفاهم با كشورهای همسایه و پیرامونی موضوع احترام متقابل به حقوق و منافع ملی مورد توجه جدی قرار گرفته است. جمهوری اسلامی همواره بر رعایت حسن همجواری تاكید می‌كند اما تاكید بر گزاره هیچگاه به معنای نادیده گرفته منافع مردم ایران نیست و به نظر می‌رسد كه همسایه شرقی ایران باید هشدار رئیس جمهور و همچنین دیگر مقامات جمهوری اسلامی را جدی بگیرد و مثل گذشته تعهدات خود براساس یك قرارداد بین‌المللی را به طاق نسیان نسپارد.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: حق آبه هامون هیرمند ایران افغانستان سیستان و بلوچستان ایران و افغانستان رودخانه هیرمند جمهوری اسلامی حق آبه هیرمند همسایه شرقی رود هیرمند دو کشور روی کار بی توجه رضا شاه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۳۵۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله گازانبری امارت طالبان به تعهدات آبی با ایران

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه فرهیختگان، روز یکشنبه ۹ اردیبهشت‌ماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روز‌های پربارش پرداختیم. این در حالی است که علی‌رغم تمام هشدار‌ها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راه‌های آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژه‌های آبی روی رودخانه‌هاست. به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سد‌های بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخست‌وزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهره‌برداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

 ردپای هندوستان در هریرود

با توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سد‌های و کانال‌ها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و به‌خصوص سرمایه‌گذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژه‌های آتی شان مورد توجه خواهد بود. محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشه‌ورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «به‌طور کلی شاید بشود سرمایه‌گذاری هند در پروژه‌های آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جست‌وجو کرد؛ وقتی تاریخ هند به‌خصوص یک قرن اخیر را مرور می‌کنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعد‌ها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم  و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حل‌نشده کشمیر می‌شود. از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور به‌جدیت سراغ سرمایه‌گذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرم‌های فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاست‌های هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضه‌اش دارد می‌تواند پیش ببرد. البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی می‌شود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند به‌وضوح قابل مشاهده است. جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین می‌کند و خاوری‌ترین دلتای رودخانه هیرمند را به‌عنوان مرز بین دو کشور قرار می‌دهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایه‌گذاری را در پروژه‌های آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و.... اما در زمینه پروژه‌های آتی، نمی‌خواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی به‌جدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژه‌هایی همچون «قوش‌تپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دست‌نخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط می‌خواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود. درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان می‌گوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.
همین چندروز قبل آقای «آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایه‌گذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوه‌بر اینکه منابع آب را مهار می‌کند به‌جد دنبال این است که وابستگی‌اش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژه‌ها موقعیت ویژه‌تری در مذاکرات به طرف افغانستانی می‌دهد.

 ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود

این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایت‌های این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایت‌های این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد، ولی به دلیل ناآرامی‌های داخلی فراز و فرود‌هایی داشت تا نهایتا در دوران رئیس‌جمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهره‌برداری رسید. جالب است که نخست‌وزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران می‌آید و توافقنامه چابهار را امضا می‌کند و هنوز بعد از سال‌ها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما می‌گوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»

شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشور‌ها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشور‌های دیگر دنبال می‌کند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتار‌های دولت‌ها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوه‌ای دیگر به دنبال تسلط و نادیده‌گرفتن حق ملت‌هاست.

در عصر حاضر اگر کمی حواس‌مان جمع باشد متوجه می‌شویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملت‌ها و هویت‌شان به‌طور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ می‌زند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بند‌های انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشن‌تر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.

واقعا نمی‌خواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط می‌کنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیت‌المال است. در واقع می‌خواهم توجه کنیم که در آستانه حذف‌شدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.

 حقابه تاریخی هیرمند تقلیل پیدا کرده است

مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سال‌های اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برون رفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشور‌های دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکست‌های دیپلماسی آبی شان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری در‌مورد مسائل آب‌های فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبی شان ترسیم کرده اند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیده‌ایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبوده ایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمال خان، که هرچند تلاش‌هایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبه شان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمال خان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علی رغم تلاش‌های دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمال‌خان تکمیل شد.

سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سال‌ها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزار‌هایی استفاده کرد؟ از سد کمال خان که گذشت، اما قرار است برای سد بخش آباد روی سرشاخه فراه رود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزار‌هایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخش آباد -که میخی است بر تابوت کما‌رفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکی اش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میان‌دست و در جایی پایین‌دست هستیم و تک تک این رودخانه‌های فرامرزی چالش‌ها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پایین دست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قره‌قوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.

 در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یک‌جانبه سد و کانال هایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامه‌ای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکرده ایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضه‌های فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سال‌ها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضه‌هایی با چالش‌ها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آب‌های فرامرزی قراره دیده می‌شود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آن هم با ۸۵ میلیون دلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمی‌بایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ این‌ها فقط سوال است.

 توقع دارید حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا را داشته باشیم؟

این پژوهشگر درباره میزان حقابه‌ای که این روز‌ها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام می‌کنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!

وقتی ابزار‌های قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی می‌کنید که چه کرد، یکی از ابزار‌های بسیار مهمش همین به‌کارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کم‌نظیر دیپلماسی عمومی به‌درستی استفاده نمی‌کنیم.

شاید زمانی سازش مبتنی‌بر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشور‌ها اصولا حاضر نیستند در مذاکرات‌شان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملت‌هایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات می‌توانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.

من‌حیث‌المجموع فکر می‌کنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بین‌المللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علی‌الخصوص‌انگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانه‌ها را بدون توجه به پیامد‌های آن در کشور‌های پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعب‌العبور است؛ به‌ویژه اینکه روشن است سیاست‌های دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساخت‌های آبی و ساخت سد و تکمیل کانال‌ها به درهم‌تنیدگی این مناقشه خواهد افزود.

از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاه‌هایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جست‌وجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بین‌الملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بین‌المللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبه‌گرایی و ائتلاف‌سازی مبتنی‌بر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پسا‌قطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایین‌تر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور می‌شود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضا‌ها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمی‌دانم که آیا روزگاری می‌رسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزار‌های قدرت‌مان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبی مان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.

دیگر خبرها

  • حمله گازانبری طالبان به تعهدات آبی با ایران
  • خوشحالی وصف‌ناپذیر مردم سیستان و بلوچستان از پر آبی هامون + تصاویر
  • حمله گازانبری امارت طالبان به تعهدات آبی با ایران
  • گشتی در اقتصاد ایران | جاماندگان سهام عدالت برای اعتراض به کجا مراجعه کنند؟
  • انحراف آب هیرمند توسط طالبان به شوره زارهای افغانستان | افغانستانی‌ها آب شیرین را تلخاب می کنند! | واکنش معاون رئیس‌جمهور به این اقدام عجیب طالبان
  • انحراف آب هیرمند به شوره زارهای افغانستان حقیقت دارد | سلاجقه: برای مسدود کردن انحراف آب با طالبان گفت‌وگو می‌ کنیم | طالبان آب شیرین را تلخاب می کند!
  • ایران دیگر ظرفیت پذیرش اتباع افغانستانی جدید را ندارد
  • ایران ظرفیت پذیرش مهاجرین جدید را ندارد
  • بیکاری ۸۰ درصدی خبرنگاران زن در افغانستان
  • آیا حذف زبان فارسی در افغانستان ممکن است؟